جدول جو
جدول جو

معنی ابن دمینه - جستجوی لغت در جدول جو

ابن دمینه
(اِ نُ دُ مَ نَ)
ابوالسری عبدالله بن عبیدالله. شاعر عرب. در اغانی جلد 15 و نیز حماسه نام او آمده و اشعار او نقل شده است لیکن از شرح حال او چیزی در دست نیست و تنها افسانۀ راجع بکشته شدن او مشهور است. ابن ابی طاهر طیفور و نیز زبیر بن بکار را دو کتاب در اخبار ابن دمینه بوده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ ؟)
یحیی بن یحیی قرطبی. وفات 315 ه. ق. از اطبای نامی اندلس. او در نجوم و ادبیات نیز مهارت داشت و معتزلی مذهب بود
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ عُ یَیْ نَ)
ابومحمد سفیان هلالی (107-198 ه. ق.). تابعی. سخنان حکیمانه در جمله های کوتاه، از او معروف است. در کوفه متولد شده و در مکه اقامت گزیده و همانجا درگذشته است. سفیان نه برادر داشته که چهار برادر او نیز محدث بوده اند: محمد، ابراهیم، آدم و عمران ولیکن مشهور باین کنیت همان سفیان است. و ابن الندیم گوید ابن عیینه راست: کتاب جوابات القرآن و ظاهراً مراد همین ابومحمد سفیان باشد
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ کَمْ مو نَ)
عزالدوله سعد بن منصور اسرائیلی، صاحب شبهۀ مشهوره. او راست: شرح تلویحات سهروردی شیخ اشراق. تنقیح الابحاث فی البحث عن الملل الثلاث. شرح اشارات شیخ الرئیس ابوعلی و آنرا به نام فرزند خود شمس الدین صاحب دیوان الممالک کرده است، و در این شرح آنچه از کلمات حکما و شرح خواجۀ طوسی پسند کرده گنجانیده، به نام شرح الاصول و الجمل من مهمات العلم و العمل. و کتاب تنقیح الابحاث او در ابطال دین مسیح و مسلمانی و اثبات دین یهود است و زین الدین بن محمد ملطی متوفی به سال 788 ه. ق. را بر آن ردّی است موسوم به نهوض حثیث النهود الی خوض خبیث الیهود. و نیز ابن ساعاتی متوفی به سال 694 ه. ق. را بر آن رد دیگر است به نام الدرالمنضود فی الرد علی فیلسوف الیهود
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ یَ)
کلاغ. (مهذب الاسماء). زاغ. غراب
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ یَ)
عیسی بن میمون مکی. محدث و مفسر، از مجاهد روایت دارد و او را تفسیریست. عنوان محدث تنها به کسی داده می شد که هم علم و هم تقوای لازم برای نقل حدیث را دارا بود. این افراد با حفظ سنت نبوی، در برابر تحریف ها ایستادند و با نوشتن کتاب های حدیثی معتبر، دین اسلام را به شکل صحیح به نسل های آینده منتقل کردند. آنان نه تنها ناقلان حدیث، بلکه نگهبانان فرهنگ اسلامی بودند که با جدیت در انتقال صحیح معارف اسلامی کوشیدند.
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ ثُ نَ)
از امرای مسلمین در جزیره صقلیه در اواسط قرن پنجم هجری. او از قوّاد جیش بوده و فرزند ابن اکحل امیر سابق آن جزیره رابقتل آورده و خود مستقل گشت و خویشتن را قادر بالله نامید و با مساعدت بعض ملوک نصاری چندی حکومت راند
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ مُ نَ)
ماه نو. هلال
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ یَ)
فخرالدین محمود بن یمین الدین محمد طغرائی. شاعر فارسی شیعی. مولد او به فریومد خراسان و وفات او به سال 763 یا 765 یا 769 هجری قمری هم بدانجا. پدر اوطغرائی نیز شاعر بوده است. ابن یمین شاعری متوسط است و پیروی طریقۀ انوری میکند و جز در چند قطعۀ معروف قصائد و غزلهای او از تکلف و تعسف خالی نیست. او بزمان سلطان محمد خدابنده در خراسان مورد عنایت وزیر دانشمند خواجه علاءالدین محمد بود و در ابتداء مداحی طغاتیمور میکرد. سپس بخدمت سربداران پیوست و ظاهراً بیش از هشتاد سال بزیست. دیوان او در جنگی بغارت رفت و بار دیگر آنچه در نزد دیگران از قصائد و غزل او یافت میشد گرد آورد. نسخه ای کامل از آن در کتاب خانه سلطنتی ایران موجود است و نسخۀ دیگری که نگارنده باحدس و قیاس تصحیح کرده در کتاب خانه مجلس ملی هست لکن غزلیات نسخۀ دوم با غزلهای ابن یمین دیگری که مردی صوفی مشرب ولی عامی بحت بوده ممزوج است و من در حاشیۀ هر یک غزلهای اصلی و الحاقی را معلوم کرده ام
لغت نامه دهخدا
تصویری از ابن دایه
تصویر ابن دایه
زاغ پیسه از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار